به گزارش مشرق، طی روزهای اخیر، سانحه حمله مشکوک به دو کشتی تانکر خارجی در دریای عمان، موجی از اخبار، تحلیل ها و اظهار نظرها را برانگیخت؛ فارغ از این فضای رسانهای که تحلیل های اشتباه نیز در آن زیاد به چشم میخورد، باید دید واقعیت این حادثه چه تصویری را پیش روی منطقه قرار می دهد.
برای پرداختن به این موضوع ابتدا نگاهی خواهیم داشت به آنچه اتفاق افتاد.
بیشتر بخوانید:
ارتباط دیدار شینزو آبه با رهبری و حمله به نفتکشها
پیش از ظهر روز پنجشنبه ۲۳ خرداد، دو کشتی تانکر خارجی به نام های «Front Altair» که با پرچم جزایر مارشال متعلق به نروژ از قطر «اتانول» بارگیری کرده بود و «Kokuka Courageous» که با پرچم پاناما از «الجبیل» عربستان بهمقصد سنگاپور، محموله «متانول» حمل میکرد، در ۲۵ مایلی ساحل بندر جاسک در آبهای آزاد دریای عمان دچار سانحه شدند.
گمانه زنی های اولیه، از اصابت اژدر به کشتیها حکایت داشت ولی بعداً احتمالات دیگری نظیر اصابت موشک، آتش سوزی عمدی و انفجار بر اثر برخورد با مین نیز به آن افزوده شد. در حالیکه هنوز هیچ خبر مستدلی از این حادثه (چه در خصوص نحوه ایجاد آن و چه مجریان آن) در دسترس نبود، مقامات آمریکایی ازجمله مایک پمپئو وزیر خارجه این کشور، ایران را متهم اصلی این حادثه نامیدند.
جرمی هانت، وزیر خارجه انگلیس و عادل الجبیر وزیر مشاور در امور خارجه عربستان که سابقه روشنی در دشمنی با ایران دارد نیز به تبعیت از پمپئو، انگشت اتهام را سمت ایران گرفتند. البته دستگاه دیپلماسی کشورمان نیز بلافاصله به اظهار نظر پرداخت. محمدجواد ظریف وزیر امورخارجه این ادعاها را درخصوص ایران رد کرد و درباره عواقب اقدام مشکوک حمله به کشتیها در دریای عمان نیز هشدار داد.
در عرصه میدانی نیز ایران اولین کشوری بود که به کمک کشتی های آسیب دیده رفت و با اقدام سریع مرکز هماهنگی جستجو و نجات دریایی ( Mrcc) مستقر در بندر شهید رجایی، تعداد ۲۳ نفر پرسنل تانکر سانحه دیده توسط شناور عبوری به نام هیوندای دوبی نجات داده شد و در پی آن، نیروی دریایی ارتش نیز یک فروند شناور و یک فروند بالگرد به منطقه اعزام کرد.
ساعاتی پس از این سانحه، فرماندهی مرکزی آمریکا موسوم به سنتکام فیلمی کوتاه منتشر کرد و مدعی شد این فیلم، قایقی متعلق به سپاه پاسداران را نشان می دهد که برای جمع آوری مین های باقی ماند در بدنه یکی از کشتیها به منطقه آمده و پس از برداشتن مین عمل نکرده، آنجا را ترک کرده است.
انتشار این فیلم اگرچه تا ساعاتی موج جدیدی علیه جمهوری اسلامی ایران به راه انداخت اما در ادامه حتی نتوانست برخی دوستان آمریکا را قانع کند. هایکو ماس وزیر امور خارجه آلمان اعلام کرد فیلمی که آمریکایی ها درباره حمله به نفتکش ها در دریای عمان منتشر و در آن ایران را متهم به انجام این حمله کرده اند، امکان نتیجه گیری را فراهم نمی کند و این فیلم برای متهم کردن ایران کافی نیست.
این فیلم که به گفته آمریکایی ها چندین ساعت پس از وقوع حادثه و در نیمه های شب صور گرفته، در فضای مجازی نیز با ابهامات فراوانی مواج شد. برخی سعی کردند با مقایسه تصویری بی کیفیت از شناور مذکور با یکی از انواع قایق های تندروی سپاه، صحت آن را تایید کنند اما نشانه هایی مبنی بر رد آن نیز وجود داشت.
فارغ از ابهامات در انتشار این فیلم و اینکه اساساً چه کسی مجری این حادثه بوده است، به چند نکته می توان اشاره کرد.
کدام مولفه زمینه ناامنی در منطقه را ایجاد می کند؟
جمهوری اسلامی ایران به عنوان موثرترین کشور در منطقه و در همسایگی خلیج فارس و دریای عمان، بارها بر تامین و ثبات امنیت با تکیه بر توان کشورهای همسایه تاکید کرده و حضور کشورهای فرامنطقه ای را عامل اصلی ایجاد ناامنی می داند. بر اساس همین تجربه بود که در توافق کشورهای همسایه دریای خزر در شمال، ورود و استقرار کشورهای فرامنطقه ای در آنجا ممنوع اعلام شده است.
حضور آمریکایی ها در عراق، افغانستان و دیگر کشورها در طول سالیان اخیر نه تنها امنیتی به دنبال نداشته بلکه مردم این کشورها را وارد دالان تاریکی از ناامنی و کشتار کرده است.
اگرچه جمهوری اسلامی ایران با تکیه بر توان نظامی نیروهای دریایی سپاه و ارتش در آبهای خود توانسته امنیت کامل را برقرار کند اما می توان این حضور فرامنطقه ای را در به چالش کشیدن امنیت این آبها نادیده گرفت. طبیعیست که اگر امنیت با ثبات در منطقه ای وجود داشته باشد، ایجاد چالش های گاه و بیگاه میسر نخواهد بود و این برهم خوردن آرامش نتیجه حضور بازیگرانی است که علاقه زیادی به منابع انرژی در منطقه خلیج فارس دارند و دستاورد حضورشان در همه جا ناامنی و بی ثباتی بوده است.
دود این نامنی به چشم چه کسانی می رود؟
کشورهای حاشیه خلیج فارس باید به این باور رسیده باشند که آمریکایی ها نه تنها خواهان خیر و صلاح آنها نیستند، بلکه تنها منافع خود را در منطقه دنبال می کند و اگر در گذشته این موضوع را علنی عنوان نمی کردند، در دولت فعلی آمریکا این موضوع به صراحت گفته می شود.
امریکایی ها به کشورهایی نظیر عربستان و امارات و… به چشم گاوهای شیردهی نگاه می کنند که باید تا آخرین قطره شیر آنها را دوشید، حال آنکه جمهوری اسلامی ایران بارها بر همکاری با کشورهای همسایه تاکید کرده و حتی خواهان توافقاتی مبنی بر عدم تخاصم شده است.
مشخصاً عربستان و امارات که در دشمنی با ایران بیشترین عطش را دارند باید بدانند که آمریکا نهایتاً از منطقه خارج خواهد شد و آنها می بایست تا ابد در کنار همسایه قدرتمندی مانند ایران زندگی کنند. بنابراین برای آنها به خیر و صلاح نزدیکتر این است که با همسایه خود -که خواهان دوستی با آنهاست- تخاصم را کنار بگذارند.
امنیت و ناامنی برای همه
جمهوری اسلامی ایران بارها اعلام کرده است که خواهان ایجاد امنیت در منطقه استراتژیک خلیج فارس و تنگه هرمز بوده و حتی خودش را از ارکان تامین این امنیت و نگهبانی از آن می داند ولی اگر فضای منطقه ناامن شود، همه کشورها هزینه آن را میپردازند.
اینکه این هزینه چطور به کشورهای دیگر تحمیل خواهد شد، البته سازوکار علنی ندارد و تنها معطوف به کشورهای منطقه نیز نخواهد بود چرا که دامنه آن به کشورهای دورتر نیز خواهد رسید.
برای نمونه، پس از سانحه اخیر، هزینه بیمه برای کشتیهایی که در خاورمیانه رفت و آمد میکنند، در روز پنجشنبه حداقل ۱۰ درصد بالا رفت. این حملات تاکنون نگرانیهایی در مورد کاهش جریان نفت خام در یکی از اصلی ترین مسیر های کشتیرانی جهان به وجود آورده و قیمت نفت را ۴.۵ درصد افزایش داده است. برخی شرکت های کشتیرانی سفارش های جدید را در خلیج فارس معلق کرده اند.
نرخ کرایه کشتی برای نفتکش هایی که نفت را از خلیج فارس به آسیا می برند، به بالاترین حد طی دو ماه اخیر و ۱۳ هزار دلار در هر روز رسیده است که دو هزار دلار نسبت به روز چهارشنبه بیشتر است.
هر کشتی نیاز به بیمه های مختلفی دارد که شامل پوشش سالانه خطر جنگ به اضافه یک مبلغ اضافی هنگام ورود به مناطق دارای ریسک بالا میشود. این مبالغ اضافی بر اساس ارزش کشتی به صورت هفتگی محاسبه میشوند.
بیمه کنندگان کشتی میگویند بزرگترین کشتی هایی که در خلیج فارس حرکت میکنند، تا ۲۰۰ هزار دلار حق بیمه اضافی برای یک هفته دریانوردی میپردازند که دو برابر چند روز گذشته است. یک شرکت بیمه اعلام کرد: «شرایط تغییر کرده است. اگر یکی از نفتکش ها غرق شوند حق بیمه جنگی سالانه افزایش می یابد. این اولین اتفاق نیست و آنچه ما می بینیم حاکی از بدتر شدن شرایط در منطقه است.»
حدود یک پنجم نفتی که در جهان مصرف میشود، از تنگه هرمز و توسط تولیدکنندگان خلیج فارس از جمله عربستان منتقل می شود. یک بار دیگر صنعت کشتیرانی بینالمللی وسط یک درگیری ژئوپولتیکی بر سر مسائلی گیر افتاده است که هیچ کنترلی روی آن ندارد.
حال در نظر بگیرید این نامنی دامنه بیشتری پیدا کند و منطقه درگیر جنگ شود، آیا کشورهای صنعتی وابسته به انرژی خلیج فارس توان ادامه حیات خود را خواهند داشت؟
سانحه اخیر کار هرکسی باشد، چه عربستان سعودی، چه امارات و چه اسرائیل و آمریکا و یا بازوهای نیابتی آنها، تصویر بسیار بسیار کوچکی از خطر آینده را پیش روی کشورهای منطقه قرار داد تا ثمره نامنی حاصل از حضور بیگانگان در خانه شان را ببینند. شاید عبرت بگیرند.